یکشنبه 5 مهر 1394 11:00 ق.ظ
نظرات ()

عاقا یه روز من و همکارم مثل همیشه داشتیم درباره مسائل روز ایران و جهان اختلاط می کردیم که یه بنده خدایی در دفتر را باز کرد و همونجا ایستاد.
